قرآن مجید و معجزات حسی
نویسنده: داکتر حمدالله سیدی
درين اوخر كودک در داغستان ظاهر شده كه ميگويند، آيات از قرآن كريم در پايش ظاهر ميگردد، نظر اسلام درين مورد چيست؟
ما بحيث مسلمان يكتا پرست، عقيدۀ راسخ داريم كه كائنات همه تسبيح آفريدگار لايزال را بجا مى آورند:
قال الله - عزوجل - { هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ } الحشر24.
او الله - عزوجل - است، خالق، آفرينندهاى بىسابقه، و صورتگرى بىنظير براى او نامهاى نيك است، آنچه در آسمانها و زمين است تسبيح او مىگويند، و او عزيز و حكيم است!
(ما) يعنى: همه غير ذى روح.
قال الله تعالى: { أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُسَبِّحُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ }.
النور41 .
= آيا نديدى تمام آنان كه در آسمانها و زمينند براى الله - عزوجل - تسبيح مىكنند.
(ما) يعنى: همه ذى روح .
قال الله تعالى: { وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ } الرعد15.
= تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از روى اطاعت يا اكراه واجبار وهمچنين سايههـايشان، هـر صبح و عصر براى الله - عـزوجل - سجده مىكنند.
* عَنْ الْمُغِيرَةِ بْنِ شُعْبَةَ - رضى الله عنه - قَالَ: كَسَفَتْ الشَّمْسُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - يَوْمَ مَاتَ إِبْرَاهِيمُ - عليه السلام- فَقَالَ النَّاسُ: كَسَفَتْ الشَّمْسُ لِمَوْتِ إِبْرَاهِيمَ - عليـه السلام- فَقَـالَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ -: [ إِنَّ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لا يَنْكَسِفَانِ لِمَوْتِ أَحَدٍ وَلا لِحَيَاتِهِ فَإِذَا رَأَيْتُمْ فَصَلُّوا وَادْعُوا اللَّهَ ] متفق عليه.
= مغيره بن شعبـه - رضى الله عنه - روايت ميكند كه در عهـد رسول الله - صلى الله عليه وسلم - وفتى فرزند شان ابراهيم - عليه السلام- وفات كرد كسوف شمس يا آفتاب گرفتگى اتفاق افتاد، مردم گفتند كه آفتاب بخاطر وفات ابراهيم - عليه السلام- اتفاق افتاده، رسول الله - صلى الله عليه وسلم - فورًا خطبه را ايراد كرد وگفت: " آفتاب ومهتاب به علت مرگ يا زندگى كسى گرفته نميشوند، هرگاه چنين اتفاق افتد، شما نماز گذاريد ودعا و التجا به بارگاه الله - عزوجل - نمائيد.
ما در اسلام سه امر خارق العاده يعنى خارج از عادت بشر - داريم:
معجزة است وكرامت است وسحر ميباشد:
معجزه: امر خارق العاده ايست كه از طرف الله - عزوجل - براى پيغمبران
خود بمنظور اثبات پيغمبرى شان داده ميشود، مثل: عصاى موسى - عليه السلام- آتش ابراهيم - عليه السلام- ناقه صالح - عليه السلام- ......... وتقديم سلام سنگ ودرخت براى رسول الله - صلى الله عليه وسلم -.
كرامت: امر خارق العاده ايست كه الله - عزوجل - براى اولياى خود ميدهد، وهرگاه ولى جزئى ترين تخطى از خط مشى قـرآن ويا سنت پيغمبر - صلى الله عليه وسلم - نمايد، كرامت از وى سلب ميگردد، مثل صداى عمر - رضى الله عنه - از مدينه به عراق وقتى گفت: " يا ساريه! الجبل الجبل ".
يعنى: اى ساريه بكوه بناه ببر، اى ساريه بكوه بناه ببر.
وساريه نام يكى از قوماندانان وى در عراق بود.
ودرين مورد بازهم اختلاف موجود است، كه آيا واقعًا، چنين اتفاق افتاده است ويا خير؟
سحر: امر خارق العاده ايست كه براى اولياى شيطان داده ميشود، تا مردم را مورد ابتلاى الهى قرار دهد: { وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَـكِنَّ الشَّيْاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ ......الآية } البقرة102.
= و - يهود- از آنچه شياطين در عصر سليمان - عليه السلام- بر مردم مىخواندند پيروى كردند، سليمان - عليه السلام - هرگز - دست به سحر نيالود، و-كافر نشد، ولى شياطين كفر ورزيدند، و به مردم سحر آموختند.
اما آنچه را در كودك مشاهده ميكنيد: البته جزئى ترين اشكال در قدرت الهى موجود نيست، آنچه را از عدم خلق كرد، قادر است، از اين بيشتر را خلق نمايد، اما سنت الهى چنين نيست: سنت الهى ابتـلاء وامتحان است ورنه قرآن خود در سورۀ "التكاثر" مراتب سه گانه حقائق را بيان ميكند:
"حق اليقين " و" علم اليقين" و" عين القين " است.
اما آنچه را در كودك مشاهده ميكنيد.... جز بازى كردن به عقل مسلمانان بيچاره بيش نيست، تا براى جهانيان ثابت سازند كه مسلمانان به همه خرافات عقيده ميكنند، اگر شير صدا بلند كرد، گويند: شير نام الله راياد كرد، اگر درخت شكلِ را بخود گرفت، گويند: در درخت كلمه شهادت نوشته شد، اگر ابر شكل را بخود گرفت، گويند: در ابر لفظ الله نوشته شد، اگر در پاي كودك كلمات ظاهر شود گويند: در پاى كودك كلام الله نوشته شد......در حاليكه اينهمه ساخته وبافته دست خود شان هست...
وحتى اگر ساخته دست خود شان نبوده باشد، ساخته دست ابليس وشيطان است تا افكار مردم را بسوى خرافات بكشاند.....
وقتى كفار قريش ازسول الله - صلى الله عليه وسلم - خواستند تا در اثبات نبوت وپيغمبرى خـود تونل در زمين ايجـاد نمـايد ويا زينه در آسمان بگـذارد، الله - عزوجل - در پاسخ شان چه گفت؟ قرآن كريم درين مورد ميفرمايد: { قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَـذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيراً، وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِي هَـذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ كُفُوراً، وَقَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الأَرْضِ يَنبُوعاً أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِّن نَّخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأَنْهَارَ خِلالَهَا تَفْجِيراً، أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاء كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفاً أَوْ تَأْتِيَ بِاللّهِ وَالْمَلآئِكَةِ قَبِيلاً، أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاء وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَاباً نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنتُ إَلاَّ بَشَراً رَّسُولاً } الإسراء93.
= بگو: " اگر انسانها و جنيات - جن و انس- اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد، هر چنـد يكديگر را در اين كار كمك كنند ما در اين قـرآن، براى مـردم از هر چيز نمونهاى آورديم - وهمه معارف در آن جمع است - اما بيشتر مردم در برابر آن، از هر كارى جز انكار، ابا داشتند و گفتند: ما هرگز به تو ايمان نمىآوريم تا اينكه چشمهجوشانى از اين سرزمين - خشك وسوزان - براى ما خـارج سازى يا باغى از نخل و انگور از آن تو باشد، و نهرها در لابهلاى آن جارى كنى يا قطعات سنگهاى آسمان را - آنچنان كه مى پندارى - بر سر ما فرود آرى يا الله و فرشتگان را در برابر ما بياورى، يا براى تو خانهاى پر نقش ونگار از طلا باشد، يا به آسمان بالا روى، حتى اگر به آسمان روى، ايمان نمىآوريم مگر آنكه نامهاى بر ما فرود آورى كه آن را بخوانيم! بگو: منـزه است پروردگـارم از اين سخنـان بىمعنى! مگـر من جز انسانى فرستادۀ الله - عزوجل- هستم ؟
آيا الله - عزوجل - قادر نبود در اثبات نبوت پيغمبر خود خواسته كفار را بر آورده سازد؟ بلى! قادر بود بلكه براى شان گفت من قرآن را براى شما معجزه آوردم: { قُلْ هَـذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ } يوسف 108.
= بگو: اين راه من است من و پيروانم، و با بصيرت كامل، همه مردم را به
سوى الله - عزوجل - دعوت مىكنيم! منزه است الله - عزوجل - و من از مشركان نيستم.
اسلام دين حق ودين بصيرت است، دين خرافات وخزعبلات نيست، دين نيست كه اثبات وجود الله - عزوجل - را در نوشته آيات در پاى كودك ثابت سازد، ويا در سخن گاو و شير و پلنگ وابر ودرختان.......... ثابت سازد ............. امروز عصر خرافات پايان يافت، عصر معجزات با وفات پيغمبر والامقام اسلام - صلى الله عليه وسلم - خاتمه يافت، يگانه معجزه اسلام، قرآن است وبس.
اما هرچه در مورد خود كودک، من نميخواهم آنچه را در بارۀ وى نوشته شده اند بنويسم ...... زيرا برخى از اطباء گفته اند: كه برخى كسان در نوشته اين كلمات نوع از رنگ را استعمال كرده اند كه با تماس با جلد رنگ سرخ وقرمز را به خود ميگيرد....
زيرا اسلام به بطلان اينكونه ادعاها از طرق علم وطب نيازى ندارد ....
اما تنها اين نكته را تأكيد مينمايم كه اين اعمال ساخته وبافته دست گروهى از دشمنان اسلام است..... وحتى اگر ساخته دست آنها نباشد، يقينًا ساخته دست ابليس وشيطان است، تا افكار مردم را در قبال اين دين بى آلايش مشوش گردانند، وبراى جهانيان وانمود سازند كه پيروان دين اسلام به حدى ساده لوح هستند كه هرچه را ديدند وشنيدند باور ميكنند ...
اين در حاليكه قرآن كريم از اول تا آخر، به تفكر وتدبر وتعقل وعلم ومعرفت وبكار انداختن عقل وخرد .. دعوت مينمايد: ] أفَلاَ تعقِلون؟[ آيا نمـىانديشيد؟ ] أفَـلا يَتَدَبَّرون؟ [ آيا دربارۀ قـرآن نمـىانديشند؟ ] أليسَ فِيْكُمْ رجُلٌ رَشِيد؟ [ آيا در ميان شما يک مرد فهميده وآگاه وجود ندارد؟! ] لقَومٍ يَسْمَعُون [ در اين - قرآن - نشانههايى است براى كسانى كه گوش شنوا دارند ] لِقَومٍ يَتَفَكَّرُون [ براى گـروهى كه مىانديشند ] لآيَاتٍ للعَالِمين [ در اين نشانههايى است براى عالمِان.....
اينها همه امر پروردگار است تا مسلمان از عقل خود كار بگيرد.
ودر عين حال پيغمبر اسلام - صلى الله عليه وسلم - ميفرمايد: [ المُؤْمٍنُ كَيِّسٌ فَطِنٌ ] مسند الفردوس.
مؤمن بسيار زيرک وهشيار ميباشد.
وعلماى كرام ميفرمايند: [ ولا يَكونُ المُؤْمٍنُ كِيسَ قُطْنٍ ] وهرگز مؤمن جوال يا بوجى يا خريطه پنبه نميباشد.
وهچنان رسول الله - صلى الله عليه وسلم - ميفرمايد: [ كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِبًا أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ ].
= اين دروغ براى شخصى كافى است كه هرچه را بشنود، آنرا باور كند وبراى ديگران آنرا حكايت نمايد.
وبا تأسف بيشتر شخصى كه اين كلمات را در پاى كودك نوشته است توان آنرا نداشت، تا ميان قرآن وحديث تميز نمايد، زيرا اصلاً از قرآن علم ندارد، وهمان مثل در حق وى صدق ميكند كه( پيش جانانه من كشمش وپنمدانه يكى است) ...... زيرا براى همه ميگويند كه در پاى كودك آيات قرآن نوشته شده است.... اما وقتى شما تصوير را بخود نزديكتر بسازيد ... مشاهده ميكنيد كه دو حديث پيغمبر - صلى الله عليه وسلم - درپايش نوشته شده است:
اول آن: [ لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَبَكَيْتُمْ كَثِيرًا وَلَضَحِكْتُمْ قَلِيلاً ] متفق عليه.
= اگر آنچه را كه من ميدانم شما ميدانستيد يقينا كه بسيار گريه ميكرديد وكمتر مى خنديديد.
دوم آن: [ الدَّالَّ عَلَى الْخَيْرِ كَفَاعِلِهِ ] الترمذى، أبوداود، أحمد.
= كسيكه بخير دلالت وترغيب وراهنمونى نمايد، اجـر آن بحدى است كه خود آنرا انجام داده باشد.
واين دوحديث در قرآن موجود نميباشد........
وخنده آور از همه اين است كه اين كلمات در باى كودك با شد ومد وفتحه وكسره ( زير وزبر وشد ) نوشته شده است، اين در حاليكه قرآن در لوح محفوظ بدون تشكيل يا حركات فتحه وكسره ... ميباشد، ووقتى بالاى رسول الله - صلى الله عليه وسلم - نازل گرديد، بدون تشكيل بود، ودر عهد خلفاى راشد، بدون تشكيل وحركات بود ..... اما در پاى كودک با حركات نوشته شده است.
آرى! در ضرب المثل عربى ميگويند: ( شَرُّ البَلِيَّةِ مَا تُضْحِكُ ) بدترين بلاها آن است كه انسان را به خنده آورد.
اما اينكه استدلال به اين قول الله - عزوجل - شود كه ميفرمايد: { سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ } فصلت53 .
= " به زودى نشانههاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مىدهيم تا براى آنان آشكار گردد كه او حق است، آيا كافى نيست كه پروردگارت بر همه چيز شاهد و گواه است "؟
هدف از آن ظهور شب وروز وبرف وباران وطوفان وتند باد ....است.
وهدف آن خلق انسان وتحولات نموى جَنين در شكم مادر ...... ميباشد.
هدف آن خلق كائنات است....
كه اينها همه از سنت الهى ميباشند.....
قرآن كريم درين مورد ميفرمايد: { وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا
أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ، وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ، وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْعَالِمِينَ، وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُكُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ، وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفاً وَطَمَعاً وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ، وَمِنْ آيَاتِهِ أَن تَقُومَ السَّمَاء وَالأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِّنَ الأَرْضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُجُونَ، وَمِنْ آيَاتِهِ أَن يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِيُذِيقَكُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ } الروم20- 26.
= از نشانههاى او اين است كه شما را از خاك آفريد، سپس بناگاه انسانهايى شديد و در روى زمين گسترش يافتيد! ، و از نشانههاى او اينكه همسرانى از جنس خودتان براى شما آفريد تا در كنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودت و رحمت قرار داد، در اين نشانههايى است براى گروهى كه تفكر مىكنند! ، و از آيات او آفرينش آسمانها و زمين، و تفاوت زبانها و رنگهاى شماست، در اين نشانههايى است براى عالمان! و از نشانههاى او خواب شما در شب و روز است و تلاش و كوششتان براى بهرهگيرى از فضل پروردگار و تامين معاش، در اين امور نشانههايى است براى آنان كه گوش شنوا دارند! و از آيات او اين است كه برق و رعد را به شما نشان مىدهد كه هم مايه ترس و هم اميـد است - ترس از صاعقه، و اميد به نزول باران - و از آسمان آبى فرو مىفرستد كه زمين را بعد از مردنش بوسيله آن زنده مىكند، در اين نشانههايى است براى جمعيتى كه مىانديشند! و از آيات او اين است كه آسمان و زمين به فرمان او برپاست، سپس هنگامى كه شما را در قيامت از زمين فراخواند، ناگهان همه خارج مىشويد - و در صحنه محشر حضور مىيابيد - و از آن اوست تمام كسانى كه در آسمانها وزمين اند و همگى در برابر او خاضع و مطيعاند.
حال به اين فيصله قرآنى توجه نمائيد: { وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ
اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقاً فِي الأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِي السَّمَاء فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلاَ تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ } الأنعام35 .
= و اگر اعراض آنها بر تو سنگين است، چنانچه بتوانى نقبى در زمين بزنى يا نردبانى به آسمان بگذارى - و اعماق زمين و آسمانها را جستجو كنى چنين كن - تا آيه - و نشانه ديگرى - براى آنها بياورى! - ولى بدان كه اين لجوجان، ايمان نمىآورند! - اما اگر - عزوجل - بخواهد، آنها را به اجبار بر هدايت جمع خواهد كرد- ولى هدايت اجبارى، چه سودى دارد؟- پس هرگز از جاهلان مباش!
يعنى: اگر الله - عزوجل - ميخواست تا آنها را از راههاى اعمال خارق العاده هدايت نمايد، كار آسانى بود ودر برابر قدرت لايزال الهى هيچ اشكال ندارد، چنانچه كه ملائک وفرشتگان وحيوانات وجمادات را اجبار نمود.
قال الله تعالى: { وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعاً وَكَرْهاً وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ } الرعد15.
= تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند، از روى اطاعت يا اكراه واجبار
وهمچنين سايههايشان، هر صبح و عصر براى الله- عزوجل- سجده مىكنند.
وقال الله تعالى: { وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَالْمَلآئِكَةُ وَهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ، يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ } النحل49 -50.
= تمـام آنچـه در آسمـانها و زمين از جنبندگـان وجود دارد، و همچنين
فرشتگان، براى الله - عزوجل - سجده مىكنند و تكبر واستكبار واعراض نمىورزند آنها از مخالفت پروردگارشان، كه حاكم بر آنهاست، مىترسند وآنچه را ماموريت دارند انجام مىدهند.
وقال تعالى: { .... عَلَيْهَا مَلائِكَةٌ غِلاظٌ شِدَادٌ لا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ } التحريم 6.
= - بالاى دوزخ - فرشتگانى گمارده شده است كه خشن و سختگيرند و هرگز فرمان الله - عزوجل - را مخالفت نمىكنند و آنچه را فرمان داده شدهاند به طور كامل اجرا مىنمايند!
تنها اين انسان است كه داراى اراده واختيار ميباشد:
يقول الله تعالى: { وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ } البلد10.
= و او - انسان - را به راه خير و شر هدايت كرديم!
ويقول الله تعالى: { إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَإِمَّا كَفُوراً } الإنسان3.
= ما راه را به او - انسان - نشان داديم، خواه شاكر باشد و پذيرا گـردد يا ناسپاس بوده باشد!
اللهم أرنا الحق حقا، وارزقنا اتباعه، وأرنا الباطل باطلاً وارزقنا اجتنابه.
وصلى الله وسلم وبارك على محمد وعلى آله وصحبه ومن تبعهم باحسان إلى يوم والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته!
باحترام د/سيدى
2 Kommentare:
abvdadfadfad