افغانستان از دیدگاه رقابت های اقتصادی در منطقه
نویسنده : عبدالبصیر صهیب صدیقی
شنبه، 2013/11/23
بعد از آنکه اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 در نتیجۀ جنگ
آزادی خواهانۀ ملت مسلمان افغانستان در برابر اشغال شوروی ها ، حادثۀ نیروگاه اتمی
چرنوبیل و اصلاحات گرباچف یا پرو.سترویکابه به 15 چمهوریت تقسیم شد ، جمهوریت های
آسیای مرکزی بیشتر از هروقت و زمان دیگر جای بارز و برجسته را در اجندا ی
استراتیژیک اقتصادی منطقه و جهان احراز می کنند و دسترسی به منابع و ذخایر آسیای
مرکزی جاذبیت بیشتری به خود می گیرند و انگیزۀ تحرکات رقابت های اقتصادی منطقه
بحساب می ایند که صف آرائی ها و آرایش های نو و جدید قدرت های منطقه و جهان را بعد از سپری شدن جنگ سرد و قوام جهان یک
قطبی در تاریخ بشریت رقم می زند .
جنگ جاری در افغانستان و چهرۀ خونین و درد آلود هرروزۀ افغانستان به طور کامل مرتبط
به این رقابت های اقتصادی شکل گرفته در منطقه است که در بستر سیاست های جهانی صورت بندی شده است ، پس برای اینکه بتوانیم با
دقت کامل راه های اعادۀ صلح ، امنیت
ثبات و رفاه را که مفاهیم مرتبط به
هم اند و همدیگرا معنی و توجیه می کنند ، در افغانستان جستجو کنیم و با درک شرایبط
موجود منطقه ئی و جهانی با حفظ هویت ملی و
تاریخی خود ، تعریف مشخص و متناسب با شرایط
که هم نو باشد و هم در تضاد با هویت تاریخی ما نباشد ، از خود آرائه دهیم و
یک سیاست شفاف را تنظیم کنیم و درپیش گیریم که ارائه دهندۀ نیات نیک و صلح آمیز در
تفاهمات منطقه ئی و جهانی باشد و با درنظر داشت این رقابت های اقتصادی بر سیاستی
ترکیز کنیم که حاصل آن بیشترین درجه تفاهم منطقه ئی ، جهانی در جهت صلح ، ثبات ،
رفاه و آسایش برای کتله های بشری در حال و آئنده باشد.
این رقابت های اقتصادی در منطقه ، که بر تحول و تقییر در
جئوپولتیک و جئواکانومیک منطقه ابتناء
دارد ، لازم و ضروی است که برای درک اثرات آنها بر افغانستان، رقبای این میدان
معرکه را در متن مفاهیم نو جئوپالتیک و جئواکانومیک مطالعه کنیم .
در این رابطه ترکیز بر استراتیژی های پاکستان، هنوستان با در نظر داشت بندر گوادر در ارتباط با پاکستان و چین و هم
چنان بندر چابهار در رابطه با هند و ایران اهمیت ویژه و مرکزی دارند .
استراتیژی پاکستان در افغانستان و در آسیای مرکزی
:
بعد از آنکه جنگ سرد به اختتام رسید و پارادایم های امنیتی تغییر
کرند ، اهمیت ژئوپالیتیک آسیای مرکزی در سیاست پاکستان برجسته و بارز شد.
تلاش های اولیۀ پاکستان در تطبیق سیاست های خارجی پاکستان به
طرف آسیای میانه به لحاظ عدم استقرار یک دولت و حاکمیت دارای بیشترین همسوئی با پاکستان ، در افغانستان بعد از سفوط حاکمیت حزب دیموکراتیک
، مثمر ثمر واقع نشد.
اما اهمیت جئوپولتیک پاکستان چنان است که ممالک آسیای مرکزی
آنرا نادیده گرفته نمی توانند زیرا پاکستان بازیگر عمدۀ سیاسی با اهداف مشخص
اقتصادی در منطقه است .
یکی از فکتور های توجیه کنندۀ بارزیت و برجستگی آسیای مرکزی
در سیاست خارجی و اقتصادی پاکستان ، ترس از دست یابی هند و بالادستی هند در آسیای
مرکزی است .
باید ذکر کرد که ستون اصلی سیاست خارجی پاکستان ، سیاست
رقابت خصمانه با هند است و تحت ایت سیاست رقابت خصمانه ، سیاست های منطقه ئی و بین
المللی پاکستان شکل گرفته اند و صورت بندی شده اند.
قابل توجه است که روابط پاکستان با چین هم تحت سیاست رقابت
خصمانۀ پاکستان با هند ، طرح ریزی و تنظیم شده است تا مانع نفوذ و برتری سیاسی هند
در منطقه باشد.
ارتش پاکستان در شکل دهی و هدایت سیاست خارجی پاکستان رول
عمده و اساسی را دارد که این امر بر همگان محسوس است و غیر قابل انکار که حکومت
های انتخابی باید تحت خواست ها و فرامین ارتش پاکستان با دنیای بیرون تعامل داشته
باشند و در این رابطه رول و نقش ای اس ای قابل ذکر است.
برعلاوۀ مؤثریت ارتش پاکستان در شکل دهی سیاست پاکستان بخصوص
سیاست بیرونی آن، سه دیدگاه اساسی سیاسی.،
نما و منظر سیاسی پاکستان را ارائه می دهند و سیاست خارجی پاکستان با در نظر
داشت و رول اساسی ارتش و این سه دیگاه در نوسان است و در برخی از مقاطع زمانی تفاوت
های را به نمایش می گذارد و یا اینکه همزمان هرکدام از این سه دیدگاه بر ساحۀ عملی
سیاست خارجی ترکیز می کنند و در سطح بیرونی ارائه دهندۀ اهداف سیاسی پاکستان در یک
بافت واحد و منسجم اند ( سیاست رقابت خصمانه
با هند)، و این سه دیدگاه عبارتند از:
1ـ دیگاهی که برتسلیمی در جهان یک قطبی ترکیز می کند و معتقد است که
پاکستان باید بلاشرط و قید در خط سیاست خارجی ایالات متحدۀ امریکا قرار گیرد یعنی
این دیدگاه با آنکه خصیصۀ سیاسی ضدیت با هند را در خود حفظ می کند ، سیاست خارجی امریکا
را سیاست متعادل کننده معرفی می کند و به آن معتقد است .
2ـ دیدگاهی که دارای دید وسیع ، چند
قطبی و استقلالیت است با آنکه در روابط منطقه ئی و بین المللی ، بر اهمیت ایالات متحدۀ
امریکا اذعان دارد و خصیصۀ سیاسی خصمانه بودن با هند را از خود بروز می دهد و بر آن
ترکیز دارد ، خواهان آن است که پاکستان با تفاهم با قدرت های دیگر بزرگ اقتصادی
جهان سیاست خارجی اش را شکل و سامان دهد و از فرصت های که سبب ترقی و پیشرفت و
شگوفائی اقتصادی پاکستان اند ، استفادۀ شایان توجه را نماید.
3ـ دید گاهی که بر دین اسلام
ابتناء دارد و در مناسبات داخلی و بیرونی بر نقش دین در انطباق با اجندا های سیاسی
پاکستان و گاهی با توجیه و تأویل دینی دو
دیدگاه متذکره در بافت سیاست خارجی پاکستان ترکیز می کند و این دیدگاه بیشترین خصیصۀ ضدیت را
با هند دنبال می کند.
آنچه که این سه دیگاه
از خود خصیصۀ مشترک را به ظهور می رسانند و بر آن در مناسبات بیرونی پاکستان
ترکیز دارند ، همان خصیصۀ ضدیت با نفوذ هند در منطقه و جهان است.
طوریکه قبلاً ذکر شد ، سیاست پاکستان با در نظر داشت این سه
دیدگاه و بر اساس این سه دیدگاه در نوسان است و در بعضی مقاطع زمانی ترکیبی از هرسه
این دیدگاه ها در سیاست بیرونی و درونی پاکستان به مشاهده می رسد و در بعضی مواقع رجحان
های نسبت به همدیگر نشان میدهند.
اگر به نوسانات سیاست خارجی پاکستان نگاه دقیق انداخته شود
، دریافته می شود که در زمان جنگ سرد
آنگاه که پاکستان در برابر هجمه های کمونیزم و پکت وارسا به طرف آب های گرم خط مقدم سیاست ممانعت را احراز کرده بود و از
طرف پکت ناتو حمایۀ مالی و نظامی میشد ، هرسه دیگاه با ارتش پاکستان مقوم سیاست
خارجی پاکستان بودند و در همکاری های تنگاتنگ مؤثریت قابل ملاحظه از خود نشان
دادند .
دیدگاه سیاسی مبتنی بر سیاست تسلیمی و پیروی بلا شرط و قید
از سیاست خارجی امریکا ، در زمانیکه پاکستان بار دیگر در سیاست خارجی امریکا در
جنگ بر ضد تروریزم اهمیت استرا تیژیک را
حاصل می کند ، بارز و برجسته و غالب است و سهم گیری پاکستان در جنگ برضد تروریزم
مطابق پلان و برنامۀ سیاست خارجی امریکا تنظیم شد
و حتی مؤافقت بر مأموریت های
عملیاتی طیاره های بدون سرنشین در خاک پاکستان در جهت هدف قرار دادن لانه های
تروریستی در وزیرستان شمالی و جنوبی تحت همین دیدگاه برنامه ریزی شد و پروانۀ صدور
یافت.
دیدگاه دومی در سیاست خارجی پاکستان طراح و حامی روابط
پاکستان با چین است که مظهر برجسته و بارز این دیگاه در همکاری های اقتصادی چین و
پاکستان در بندر استراتیژیک گوادر و
انکشاف و توسعۀ راه های مواصلاتی زمینی و احداث راه های آهن در وصل افغانستان و
ممالک آسیامرکزی به بندر استراتیژیک گوادر است و هم چنان این دیدگاه لرزیده و
هراسناک ولی پراگماتیک در قرار داد های گاز و انرژی با ایران جلوه و خود نمائی
دارد.
دیدگاه سومی مقوم دیدگاه دومی است و این دیدگاه جاده صاف کن دیدگاه دومی است که بر سیاست خارجی
توسعه به
طرف افغانستان و آسیای مرکزی ابتناء دارد.
هم چنین این دیگاه مبتنی بر دین ، آنگاه که در ارائۀ سیاست
خارجی در انطباق با دو دیدگاه دیگر به مشکلات غیر قابل حل مواجه می شود ، در چامعه
صف آرائی میکند و در تلاش می شود تا همسوئی احزاب دینی و مذهبی را به اجندا های
سیاسی اش جلب کند و آنرا به صورت یک فشار توسط دو دیدگاه دگر بخصوص دیدگاه دومی
بروز دهد.
این دیدگاه طراح و حامی حاکمیت طالبان در سال 1996 و برضد
گسترش روابط هند به طرف افغانستان و آسیای مرکزی است و جلوه و نمای بارز و برجستۀ
این دیگاه روابط پاکستان با ممالک اسلامی است.
این دیدگاه هرگاهی که با مانع برخورد کند خود را در زیرپوشش دیدگاه اولی و دومی قرار می
دهد و از انظار و نگاه های رصد کننده پنهان می شود اما فعال و غیر محسوس در بافت
دیدگاه های اول و دوم خود را قرار می دهد.
فوکس سیاست خارجی پاکستان بر ممالک آسیای مرکزی که در 1991 دوباره به اسقلالیت رسیدند نه تنها جستجوی
منابع اقتصادی بوده ، بلکه یک امر امنیتی به پاکستان نیز به شمار می آید.
پاکستان پس از خروج روسها از افغانستان اهمیت استراتیژیک خود
را در سیاست خارجی امریکا و غرب از دست داد
و این مرحلۀ یست که تغییرات اساسی در سیاست خارجی امریکا و هند در جهت نزدیکی هردو
در حال شکل گیری اند و سیاست همگرائی در نزدیک شدن هردو مملکت آغاز شده است و این جاست
که پاکستان درصدد تلافی بر می آید و بر نفوذ خود در افغانستان و از طریق افغانستان
دست یابی به آسیای مرکزی را تأکید کرد یعنی این که این نفوذ در افغانستان و دست یابی
به آسیای مرکزی را برای امنیت و اقتصاد خود حیاتی تلقی کرد و بر اساس این ستراتیژی
پاکستان به تشکیل تحریک طالبان و حمایت شان پرداخت تا از این طریق بتواند به رؤیا هایش
برسد یعنی اینکه پاکستان بتواند که در وهلۀ اول جلو نفوذ هند را بگیرد تا بتواند که
به منابع اقتصادی و بازار های آسیای مرکزی برسد و در انتقال انرژی به سوی خلیج و شرق
از طریق بندر استراتیژیک گوادر رول یک دهلیز
را ایفاء کند.
هند از بیگانگی سیاسی تا همگرائی استراتیژیک با
امریکا:
سیاست خارجی کنونی هند را در منطقه و جهان می توان در بستر
تغییر سیاست همگرائی استراتیژیک هند و امریکا مطالعه کرد و نما و منظر کنونی آنرا ارائه داد.
سیاست خارجی هند در دوران جنگ سرد 3 خصیصۀ متمایز داشت که
عبارتند از :
1 ـ تعقیب کنندۀ سیاست عدم انسلاک.
2 ـ روابط نزدیک و
گسترده با اتحاد جماهیر شوروی سابق.
3 ـ تنش و تیره گی
روابط با پاکستان.
بعد از اختتام جنگ سرد هند با حفظ دو خصیصه یعنی تنش در
روابط با پاکستان و عدم پیوستن به پیمان نظامی ناتو با امریکا نزدیک شد و این دو
مملکت از بیگانگی سیاسی به همگرائی استراتیژیک سیاسی روی آوردند که این تحول باعث
نگرانی پاکستان شد زیرا روابط استراتیژیک
امریکا و هند از برجستگی سیاسی پاکستان با در نظر داشت جئوپولیتیک منطقه ، در سیاست
خارجی امریکا می کاهد .
تاریخ روابط سیاسی امریکا و هند در دوران جنگ سرد نقاطی
قابل عطفی دارند که سه مورد آنها قرار اتی اند:
1 ـ در سال 1949
هند ، چین را به رسمیت شناخت و تایوان را
جرء قلمرو چین محسوب کرد .
2 ـ هند در سال
1951 برضد مصوبۀ پیشنهادی امریکا در مجمع سازمان ملل که چین را متجاوز محسوب می
کرد، رأی منفی داد.
3 ـ در ماه می سال 1998 هند در پوخران 5 آزمایش زیرزمینی
هستوی را انجام داد که درنتیجه با تحریم های امریکا مواجه شد.
با در نظر داشت این موارد و موارد دیگر ، روابط امریکا و
هند در بیگانگی از هم قرار داشتند و هیچگاه رو به چنان تنشی پیش نرفتند که آرایش
نظامی و مسلحانه را در پی داشته باشند.
زمانیکه جنگ سرد خاتمه یافت هند و امریکا به ارزیابی همدیگر
پرداختند و حاصل همان شد که در ماه مارچ 2000 بل کلینتون رئیس جمهوری امریکا یک
سفر رسمی را به هند انجام داد (1).
این سفر رئیس جمهوری امریکا به هند نشان دهندۀ یک تغییر
اساسی در روابط امریکا و هند بعد از ختم جنگ سرد است و بر پایۀ این سفر روابط
استراتیژیک امریکا و هند ترتیب و تنظیم شد .
در ماه می 2001 رئیس جمهوری امریکا جورج دبلیو بوش دفاع امنیتی موشکی امریکا را در برابر حملات احتمالی موشکی ایران و کوریای
شمالی طرح ریخت و هند آنرا تائید کرد و حامی مطمئن این طرح سیستم دفاع موشکی در
سیاست خارجی خود عرض اندام کرد در حالیکه روسیه در اسقرار سسیستم دفاع موشکی
امریکا در لهستان مخالف بود(2) و (3 ).
بالاخره پیش رفت روابط امریکا و هند منجر به عقد قرارداد
های همکاری های دو جانبه میان هند و امریکا شد که مهمترین این قراردادها همکاری
های جهانی برضد تروریزم بین المللی است (4).
در ماه می 2002 نیرو های مخصوص امریکائی در مانور های مشترک
با ارتش هند در شمال هند یعنی آگره سهم گرفتند که حاکی از اعتماد باهمی بین امریکا
و هند بود(5).
اما مهمتر و اساسی تر ازهمه همکاری های هند و امریکا در
ساحۀ تکنولوژی هستوی غیر نظامی است بدین
شرح که:
قرار داد 123 بین ایالات متحدۀ امریکا و جمهوریت هند بنام
قرارداد هستوی ملکی و یا عیر نظامی معروف
است .
طرح ریزی این قرارد در جولای 2005 بین رئیس جمهوری امریکا
جورج دبلیو بوش و من موهن سنگ صدر اعظم هند ، صورت بندی شد .
تحت این قرار داد هند متعهد شد که پروگرام هستوی ملکی و
نظامی را از هم جدا کند و تمام فعالیت های هستوی ملکی اش را در معرض بررسی آژانس
بین المللی انرژی اتمی قرار دهد ، در مقابل امریکا عهده دار همکاری کامل در ساحۀ
پرگرام هستوی ملکی هند شد.
هند بر اساس رفع کمبود انرژی این قرارداد را در سال 2007 با
امریکا به امضاء رسانید گرچه اینقرارداد با مخالفت گروه های چپگرای مخالف دولت هم
مواجه شد .
طبق عملی شدن این قرار داد ، هند تا سال 2020 به مقدار
25000 میگاوات برق از طریق راه اندازی پروگرام هستوی ملکی ، را دارا خواهد بود(6).
بندر گوادر و مشارکت استراتیژیک پاکستان و چین:
گوادر یک دهکدۀ ماهیگیری ساحل میکران در دهانۀ بحیرۀ عرب مربوط ایالت پلوچستان در پاکستان است
.
ایالت بلوچستان پاکستان سرحد مشترک با افغانستان و ایران
دارد و به فاصلۀ 460 کلیومتر و یا 290 میل در غرب کراچی واقع شده است ،
گوادر در فاصلۀ 75 کیلومتری مرز شرقی پاکستان با ایران واقع شده است.
اهمیت گوادر در نزدیکی آن با خلیج فارس است و دقیق در
نزدیکی دهنۀ استراتیژیک آن قرار دارد که
با تنگۀ هرمز 460 کیلومتر دریائی فاصله
دارد ، تنگۀ که بزرگترین مجرا برای تأمین تیل جهان است و بندر گوادر
380کیلومتر یا 240 میل شمال شرقی نزدیک
ترین نقطه به کشور عمان در سر تاسر بحیرۀ عرب فاصله دارد و خصوصیت مشخص دیگر بندراستراتیژیک
گوادر این است که در خلیج شرقی ، سرپکش مانند جزیره به شکل طبیعی واقع شده است که
پیش برآمدگی از ساحل به سوی بحیرۀ عرب است.(7) و (8) و (9)
پاکستان از سال ها قبل گوادر را به حیث بندر استراتیژیک شناسائی کرد
مگر قدم های اساسی برای ساخت یک بندر در سال 2001 پس ازآ ن گرفته شد که چین مؤافقت
اش را در ساخت و انکشاف بندر گوادر اعلام کرد و در ماه مارچ 2002 معاون صدر اعظم چین وو بانگو تهداب بندر
گوادر را گذاشت ( 10).
سهم مشارکت جین در ساخت بندر گوادر 75% از مصارف ابتدائی یعنی فاز اول که بالغ بر 250
ملیون $ است، برچسته و بارز است (5)، قیمت
مجموعی پروژۀ ساخت بندر گوادر 1.16 بلیون $ امریکائی تحمین شد که مشارکت چین $198
ملیون برای ساخت فاز اول بوده است. است ، فازی که شامل ساخت 3 لنگرگاه های کشتی برای
مقاصد متنعدد اند(11) و(12).
فاز دوم ساخت بندر
گوادر 600 ملیون دالر برآورد شده است که دارای 9 لنگرگاه برای کشتی ها
و یک میدان هوانی مدرن ، تجهی بندرز به کامره های ترصد کننده تا عبور و مرور کشتی های تجارتی و و فعالیت های
ناو بحری هند و امریکا را تحت دید و نظر داشته باشد.
ساخت شاهراه گوادر و کراچی نیز از
عمده ترین اجزای پروژۀ ساخت بندر گوادر است که این شاهراه تمام پاکستان را به هم
وصل می کند و فرصت های اقتصادی را در عمل عرصۀ ظهور می دهد و این شاهراه فاصلۀ دور
و دراز بین دو شهر بندری پاکستان یعنی کراچی و گوادر را به حدود 7 ساعت تقلیل داده
است (13).
بندر گوادر در نزدیکی تنگۀ
هرمز با تدارکات لنگرگاه هایش برای کشتی
های تجارتی و با پروژه های اتصالاتی
اش به شکل شاهراه ها و راه های آهن رونق
اقتصادی چین و پاکستان را در قدم اول در بر دارد یعنی آنگاه که این بندر به تمام
پاکستان ، چین ، افغانستان و آسیای مرکزی از طریق افغانستان وصل شود ، این بندر به حیث یک مرکز مهم تجارتی به عرصۀ ظهور
خواهد رسید.
فاز دوم توسعه و ساخت بندر گوادر که در آن ، ساخت 9 لنگر گاه دیگر برای کشتی ها پیش بینی شده اند و یک اپراچ کانال و ترمینال
های ذخیره ساز نیز از طرف چینی ها هزینه خواهند شد و اضافه بر مشارکت مالی ، حدود
450 انجینیر و متخصصین ساختمانی چینی از طرف چینی ها مصروف کار های ساختمانی در
بندر گوادر می باشند.
اتصال ایالت غربی چین سینکیانگ از طریق شاهراه و راه
آهن به بندر گوادر برنامه ریزی گردیده است
چون فاصله بین کاشغر که از شهر های غربی چین است
با بندر گوادر 1500 کیلومتر میباشد در حالیکه فاصله بین کاشغر تا بنادر
سواحل شرقی چین 3500 کیلو متر است و این
کمی فاصله برای واردات بخصوص تیل از بحیرۀ عرب به چین قابل محاسبه است و مسلم است
که پی امد آن رونق و شگوفائی اقتصادی چین را در بردارد(14).
بندر گوادر برای پاکستان اهمیت استراتیژیک دیگر هم دارد و
آن اینکه در حالت بحران و تنش نظامی باهند ، بندر گوادر جایگزین خوبی برای بندر
کراچی محسوب می گردد و هم می تواند که
جایگاه امنی برای قوۀ بحری پاکستان محسوب گردد، معلوم و همویدا است که 68% تجارت
پاکستان از طریق بندر کراچی و 32% آن از طرق پورت قاسم صورت می گیرد ، نزدیکی بندر
کراچی به هند امکانات آنرا فراهم آورده می تواند که بندر کراچی را به محاصره بکشد
و یا آنرا تحت عملیات نظامی قرار دهد طوریکه در سال 1971 در زمان جنگ پاکستان و
هند دست به محاصرۀ بندر کراچی یازید و اقتصاد تجارتی پااکستان را با تهدید جدی
مواجه ساخت (15)
تا قبل از احداث پروژۀ بندر گوادر ، اهمیت استراتیژیک بندر
کراچی غیر قابل انکار بود ، زیرا همین بندر بود که ستاد یا فرماندهی قوۀ بحری
پاکستان را جایگاه و مأمن خوبی بود (16)، اما با ایجاد و شگوفائی بندر گوادر ،
پاکستان ، در صورت تنش و تقابل مسلحانه باهند پی آمد های بدی محاصرۀ اقتصادی سال
1971 را تجربه نخواهد کرد.
بتاریخ 18فبروری 2013 مسؤلیت عملیاتی یا سرو سامان دادن
فعالیت های بندر گوادر طی یک
مؤافقتنامه که بین پاکستان و چین به امضاء
رسید ، به کمپنی یا شرکت چینی واگذار شد(17)
چینائی ها ، مسؤلیت عملیاتی و کنترول بندر استراتیژیک گوادر را که تعبیری برضد هند
از آن در رسانه ها به نشر رسید ، اعلام
کردند که عهده داری و مسؤلیت بندر استراتیژیک گوادر به قصد و هدف به محاصره کشاندن
هند نیست ، بلکه هدف آن کاملاٌ اقتصادی
است (18) با این انکشاف اخیر ، چراغ های آلارم دهنده در هند ، از یک خطر بالقوه
برای هند ، در هند چشمک می زنند.
وزیر دفاع هند ای ـ کی انتونی نگرانی اش را از انتقال
مسؤلیت و کنترول بندر استراتیژیک گوادر
ابراز داشته و بر این تأکید ورزیده است که این انکشاف ، بر امنیت هند اثر می گذارد
، اتونی وزیر دفاع هند ابراز کرد که بندر استراتیژیک گوادر می تواند در آئنده برای
مقاصد نظامی استفاده شود. و از این جهت است که هند از حضور نظامی چین نگرانی دارد
، زیرا این حضور می تواند بلانس منطقه را به نفع پاکستان تغییر دهد. 19 و 20)
امریکا در مورد همکاری مشترک پاکستان و چین در ساخت و
فعالیت عملیاتی بندر گوادر عکس العمل منفی ابراز نکرده است وحتی اینکه در سطح
دپلوماتیک آنرا ستوده است و از آن به عنوان امکان ترقی و پیشرفت اقتصادی یاد شده
است و هم چنان آرزومندی سرمایه گذاری شرکت ها و کمپنی های امریکائی به قصد فعالیت
های اقتصادی نیز مطرح بوده است ، اما آنچه مسلم است اینکه امریکا مخالف آن اقدام
پاکستان خواهد بود که طرح پروژۀ مشترک انرژی با ایران بر مبنای مناسبات اقتصادی
منبعث از فعالیت های بندر استراتیژیک گوادر باشد و در صورت طرح عملی پروژۀ انرژی
مشترک بین ایران و پاکستان ، طوریکه از اخطار هلاری کلینتون پیدا است، پاکستان با تحریم
های امریکا مواجه خواهد شد.(21 و 22)
بند استراتیژیک چابهار و طرح هند و ایران:
بندر چابهار یک بندر تجارتی دارای اهمیت استراتیژیک است که
در محل چابهار ، جنوب شرقی ایران واقع شده است .
این بندر ، تنها و یگانه بندر ایران است که راه ورود مستقیم
به بحر هند دارد .
بخشی از این بندر توسط هند در سال 1990 با هدف تسهیل راه
ورود به افغانستان و ممالک آسیای مرکزی و با هدف دور زدن پاکستان ، ساخته شد ،
یعنی اینکه این بندر در استراتیژی اش هوای رقابت با بندر استراتیژیک گوادر را نصب
العین قرار داده است .
بندر چابهار در ساحل میکران در جنوب ایالت سیستان و
بلوچستان ایران قرار دارد و با خصوصیت راه ورودی مستقیم به بحر هند ، بخیرۀ عمان و
خلیج فارس ، از قدیم ایام مرکز تجارت ، داد و ستد و کشتی رانی بوده است و به صورت دقیق موقیعت استراتیژیک بندر چابهار
در جنوب شرقی ایران ، شمال غربی بحر هند و شمال شرق بحیرۀ عمان است.
ماستر پلان بندر چابهار در سال 1973 ارائه شد و بر اساس
برخی دلایل ، بعد از سقوط شاه در ایران تطبیق آن به تعویق افتاد و اما یک بخش آن
که ساخت لنگرگاه فوری و موجشکن است ، آغاز شد و به اختتام رسید و از خصوصیت بارز
تجارتی آن این است که از مناطق آزاد تجارتی ایران محسوب می گردد (23 و 24).
اهمیت استراتیژیک بندر چابهار در واردات و صادرات اموال به
ایران و از ایران ، بیشتر از پیش برجسته و نمایان شد.
هند با هدف نفوذش در جنوب و آسیای مرکزی و برقراری علایق
تجارتی از طریق سرمایه گذاری هنگفت و سهیم شدن در ساخت بندر چابهار و برخورداری از
مزایای تجارتی این بندر حرکت متهورانۀ ست که برخی تحلیلگران این اقدام را با در
نظر داشت روابط امریکا و ایران ، پرمخاطره ارزیابی می کنند، زیرا این اقدام هند می
تواند که آسیب های احتمالی به روابط هند و امریکا برساند.
حالات و اوضاع ممالک آسیای مرکزی و برنامه های اقتصادی چین
و هند در دست یابی به بازار های آسیای مرکزی ، رقابت مشهود و ملموس هند و چین را
به نمایش گذاشته اند و از طرف دیگر با در نظر داشت روابط تجارتی پاکستان و چین و بندر استراتیژیک گوادر ، در رقابت با پاکستان ، هند به ایران و بندر چابهار ترکیز کرد تا بتواند که راه
ورودش را به منطقه سهل و آسان سازد .
مسلم و برملا است که همانگونه که روابط تجارتی هند و ایران
، اثرات منفی تحریم ها را بر ایران کم می سازد به همانگونه می تواند که روابط
امریکا و هند را نیز تحت فشار قراردهد.
تبادلۀ تجارتی بین
هند و ایران طی سال 2010 بالغ بر 14 ملیارد $ ذکر گردیده است .
توسعۀ بندر چابهار به عنوان بخشی از این روابط جزء از
استراتیژی هند برای نزدیکی هند با ایران به شمار می رود.
در توسعۀ بندر چابهار و سرمایه گذاری هند در انکشاف آن مانع
صادرات و واردات هند را به افغانستان و آسیای مرکزی که از طریق پاکستان ایجاد می
شود ، بی اثر می سازد و به هند این امکان را فراهم می سازد که از برقراری روابط
تجارتی اش نفع برد.
افغانستان و آسیای میانه با منابع سرشار و فرصت های سرمایه
گذاری جاذبیت خاصی در منطقه دارند و تنها افغانستان به بهای 1 الی 3 تریلیون $
منابع معدنی زیر زمینی دارد و خود پیدا است که کار و فعالیت اقتصادی ، شگوفائی
اقتصادی و رفاه را در پی دارد.
بر اساس همین انگیزه ها و جاذبه ها بوده است که هند و
افغانستان مقدمات اتصال معدن حاجیگک را که داری ظرفیت بالائی آهن است با بندر چابهار طرح ریختند که عبارت از شبکۀ
ریلی بطول 600 کیلومتر است.
هند نه تنها در فکر رقابت اقتصادی با پاکستان رقیب منطقه ئی
اش ست ، با چین نیز که همسایۀ دیگر هند است ، رقابت اقتصادی دارد چون می دانیم که
چین در ساخت و کنترل بندر استراتیژیک گوادر رول بسزای دارد که در 50 میلی بندر
استراتیژیک چابهار در ساحل میکران قرار دارد.
اهداف استراتیژیک اقتصادی هند در منتطقه و رقابت هند با
اسیتراتیژی های اقتنصادی چین و پاکستان ، متعهد هند یعنی ایران زیر بار تحریم های
امریکا قامت راست و رساء ندارد که هند به آن به اطمئنان تکیه کند در حالیکه هند در
روابط خود با امریکا منافع زیادی را دارد که مبادلات تجاری بین هند و امریکا بالغ
بر 106 ملیارد $ در سال است و این مقداری را نمایان می سازد که یک بر دهم آنرا هند
با ایران مبادلات تجاری دارد(25).
انکشاف و توسعۀ بندر استراتیژیک چابهار و همکاری های دو
جانبۀ اقتصادی هند و ایران و اثر گذاری آن بر روابط چین و پاکستان مبتنی بر بندر
استراتیژیک گوادر و اوضاع و احوال ممالک آسیای مرکزی در رابطه با فعالیت های
اقتصادی هند و ایران ، مسائلی اند که دپلومات های پاکستانی آنها را به دقت تحت نظر
دارند که ایرانی ها و هندی ها امید های
اقتصادی شانرا به بندر چابهار بسته اند و با شور و نشاط پلان ها و برنامه
هایشانرا تحت اجراء گرفته اند و این برنامه ها به انحصار در آوردن تجارت از
تاجیکستان، قرغزستان و قزاقستان به طرف خلیج وو شرق است.
و ابراز این گونه تشویش ها که رونق و شگوفائی بندر چابهار
در نتیجۀ همکاری هند و ایران ، بندر گوادر را به عنوان نقطۀ اتصال راه های زمینی و
دریائی آسیای مرکزی ، آسیای جنوبی ، شرق میانه ، آسیای دور و افریقا تحت تأثر خود
قرار می دهد ، زنگ هوشداری است که از سفارت پاکستان مقیم دوشنبه پایتخت تاجیکستان
به صدا درآمد.
اسناد فرستاده شده از سفارت پاکستان مقیم دوشنبه به وزارت
خارجۀ پاکستان در اسلام آباد که بعد به وزارت ارتباطات تسلم داده شده اند حاکی اند
که تاجکستان، قزاقستان و قرغزستان ، در صورتی که بندر چابهار یک بندر مجهز و مستعد
شود ، قصد دارند که تمام تجارت شانرا از طریق بندر چابهار به طرف خلیج و شرق انجام
دهند .
این قصد و عزم و آهنگ ممالک آسیای میانه در انتخاب بندر
چابهار ، خواب راحت را از دیدگان پاکستانی ها ربوده است زیرا با تحقق این اقدام در
عمل ، ضربۀ سنگین و خورد کننده به اقتصاد پاکستان خواهد بود .
آغاز فاز سوم شاهراه ترانزیتی افغانستان ـ ایران نزدیک زابل
در 14 جولای 2003 از اجزای انکشافی بندر چابهار محسوب می شود که توسعه و پیشرفت
بندر چابهار را نشان می دهد ، این شاهراه در فاز سوم خود ساخت 15 کیلومتر شاهراه
دیگری را شامل است که ولسوالی ضحاک زابل را با پوست مرزی و بعد به پل ابریشم که بر دریای پریان در حال ساخت است ، وصل می
کند، دریای که مرز بین افغانستان و ایران است.
این اسناد فرستاده شده بازگو کنندۀ امضاء پیمان سه جانبه بین افغانستان ، ایران و
تاجکستان است و همچنان اعطای 21 ملیون $ کریت را نشان می دهد
که از طرف ایران به تاجیکستان برای توسعۀ سکتور راه ها و ترانسپورت تضمین شده است.
اسناد نامبرده مبین ان اند که مانع اصلی در جهت تکمیل شاهراه
تجارتی تاجیکستان پل دریای پنج یعنی شیرخان
بندر در مرز بین افغانستان تاجیکستان است.
دلچسب آنکه امریکا تأمین کنندۀ 12ملیون $ برای ساخت این پل هزینه
کرده است (26 و 27).
هند 100 ملیون $ برای اعمار و ساخت
بندر استراتیژیک چابهار هزینه را اعلام کرده است که این برنامۀ اعمار و ساخت پروژۀ
بندر چابهار شامل اتصالات راه آهن و شاهراه های زمینی که ایران و افغانستان را به
بندر چابهار وصل کند می باشد.
این همان برنامۀ ایت که بر تجارت و
دادستد هند ، افغانستان ، ایران و آسیای مرکزی ترکیز دارد که بر اساس بفاهمات و
قرارداد های بیشتر در عمران و آبادانی
اتصالاتی و ترانسپورتی بین هند ، افغانستان ، ایران و ممالک آسیای مرکزی
تسهیل شوند و تحقق پذیر باشند28 و 29)
نقاط داغ ، حساس و قابل تأمل:
با مطالعۀ
روابط سیاسی و اقتصادی قدرت های بزرگ
جهانی و منطقه ئی در قارۀ آسیا ، نقاط داغ ، حساس و قابل تأمل را در روابط کشوور های
که در عرصۀ سیاست و فعالیت های اقتصادی حضور فعال و محسوس دارند و اثر گذاری شان
بیشتر قابل درک است ، حسب آتی شماره بندی می شود و توضیحات لازم در پی آن افزوده
می شود .
1 ـ رقابت
خصمانۀ هند و پاکستان در حهت اثرگذاری منطقه ئی با اهداف مشخص سیاسی و اقتصادی و احراز جایگاه با اعتبار و مستحکم در روابط سیاسی و اقتصادی جهان.
2 ـ نوسان
در ثبات و عدم ثبات روابط امریکا و پاکستان که گاهی پاکستان در سیاست
امریکا برجسته و بارز می شود و گاهی روابط پاکستان و امریکا کمرنگ می شود و از رمق
می افتد که این نوسان از لحاظ مقاطع زمانی دلایل خاص خود را دارد و در بحث روابط
امریکا پاکستان قابل توضیح و تفسیر اند.
3 ـ
شگوفائی و رونق روابط دوستانۀ امریکا و هند به صورت ممتد و مستمر بعد از پایان
یافتن دوران جنگ سرد و تجزیۀ اتحاد جماهیر شوروی سابق به جمهوریت های مستقل و ضعف
حضور سیاسی روسیه در آسیا به خصوص اسیای جنوبی به حیث یک بازیگر فعال سیاسی.
4 ـ گره
خوردن منافع اقتصادی منطقه ئی هند و ایران و تلاش شان در جهت دست یابی به بازار
های آسیای میانه و ذخایر معدنی و زیرزمینی افغانستان و ترکیز شنان بر توسعه و
انکشاف بندر جابهار به حیث یک مرکز تجارتی و نقطۀ اتصال به خلیج و شرق میانه در
حالیکه ایران با تحریم های اقتصادی امریکا
و غرب بر سر فعالیت نیروگاه های اتمی و
غنی سازی یورانیم برای ساخت بم اتمی ،
روبرو است .
5 ـ همکاری
های پاکستان و چین بخصوص همکاری های استراتیژیک اقتصادی آنها که از ساخت و توسعۀ
بندر استراتیژیک گوادر نشئت می گیرد تا
راه های تجارتی آسیای مرکزی و افغانستان را از طریق بندر گوادر به خلیج و شرق
میانه و حتی افریقا وصل کنند و تا اینکه چین
بتواند نزدیک ترین حضوراقتصادی
اش را در آب های گرم خلیج فارس تثبیت کند.
بحث عمده و
اساسی که در رابطۀ این فعالیت های اقتصادی که نمایانگر رقابت های اقتصادی نیز اند
، بررسی و ارزیابی حضور چین در نزدیک ترین نقطه یعنی بندر استراتیژیک گوادر با
تنگۀ هرمز است یعنی اینکه ، بعد از آنکه
حضور چین در منطقه از لحاظ تیکنولوژی و اقتصادی به ثبات برسد ، چین با جهان
پیرامون و خارج چگونه داخل تعامل می شود؟.
برخی
ناظران و استراتیژیست ها به این باور اند که رول و نقش چضور چین در آسیا پاسیفیک و
آسیای جنوبی یک رول ونقش دفاعی و ایجاد کنندۀ ثبات خواهد بود و بر عکس ، برخی
دیگری از ناظران و استراتیژست ها بر این باورند که امکان آن وجود دارد که رهبران چین ، آنگاه که حالات منطه ئی و جهانی
را به نفع خود ارزیابی کنند ، سیاست خارجی تهاجمی را درپیش خواهند گرفت (30) .
هند و
پاکستان هردو، نوع متفاوت روابط با امریکا دارند ، رابطه های هند و امریکا بر همگرائی دیمو کراسی های هردو ملت و نگاه مشابۀ
به ارزش های جهانی شکل گرفته اند ، در حالیکه روابط امریکا و پاکستان بر اساس جئو
پولتیک منطقه ابتناء دارد و نقش پاکستان در این روابط نقش ثانوی است و یا بهتر است
بگو.یم که پاکستان باوجود فرازو نشیب و
تنش های مؤقتی در روابط خود با امریکا ارزش قابل وصف قائل است و در توجیه تنش ها
همیشه آن زبان دپلوماتیک را بکار می گیرد که تنش زدائی کند .
بسیار واضح
و آشکار است که ممانعت امریکا در برقراری روابط اقتصادی هند و ایران و توسعۀ پروژۀ
استراتیژیک بندر چابهار در اتصال آسیای مرکزی و افغانستان به بحیرۀ عرب ، با قهر
قابل اغماض و چشم پوشی در مورد هند همراه است و هم چنان هند به حیث نمایانترین
مظهر دیمو کراسی در جهان برای خود مشروع می داند که در جهت کسب منفعت اقتصادی با
ایران همکاری های دوجانبه داشته باشد و باز هم همین هند همراه با موضعگیری های غرب
در برابر ایران ، برضد ایران در آزانس بین المللی انرژی اتمی رأی می دهد (31) و(
32 ) و ( 33 ) همانگونه دانسته می شود که
هند به سیستم دفاع موشکی در لهستان توافق داشت که یکی از اهداف احتمالی آن ایران
ذکر شده بود ، و اما وقتی که پاکستان برای رفع نیاز انرژی قرارداد گاز را با ایران
می خواهد طی کند با اخطار تحریم های اقتصادی امریکا مواجه می شود.
چیزی دیگری
که در مورد همکاری های اقتصادی هند و ایران و توسعۀ و انکشاف تخنیکی و اوپراتیفی
بندر چابهار در اجندای همکاری اقتصادی هند و ایران ، اهمیت بسزا دارد و خیلی اساسی
است این است که پارتنر یا شریک هند یعنی ایران با دو مشکل اساسی روبرو است و ان دو
مشکل عبارتند از مشکل داخلی و مشکل خارجی.
در مشکل خارجی
، قامت اقتصاد ایران را تحریم های امریکا و غرب ، خم کرده و تا زمانیکه تفاهم
ایران بر سر نیروگاه های اتمی اش با غرب صورت نگیرد ، ایران بازیگر قابل اعتماد در
منطقه نخواهد بود و هند هم نگران این نقطه است.
مشکل داخلی
ایران که بر توسعه و انکشاف بندر استراتیژیک چابهار اثرات ناگوار دار عبارت از این
است که رژیم ایران یک رژیم اخوندی مبتنی بر فقه رادیکال شیعه است که نسبت به اهل سنت و دیگر اندیشان دینی
و سیاسی اعمال خشونت می کند و زندان های
ایران و جوخه های اعدام در ایران شاهد و
گواه این خشونت ها اند و قیمت آزاد زیستن در ایران بهای سر دارد ، این باعث می شود که
برخی از اهل سنت با تشکلات رادیکال و
مسلحانه ساحۀ وسیعی از مناطق سنی نشین ایران را عرصۀ ظهور شان سازند بخصوص ساحۀ سیستان و
بلوچستان ایران که شاهد این نوع تشکلات نظامی اند و این می تواند که راه های
مواصلاتی بندر چابهار را مورد تاخت و تاز های مسلحانۀ شان قرار دهند و این راه ها
را که به بندر چابهار وصل می شوند ناامن سازند و خطرناکتر زمانی خواهد بود که
طالبان افغانی در این تشکلات نفوذ کنند و این تشکلات مسلحانه را به نفع اجندا های
خود بکار گیرند ( 34 ) .
انکشاف
بندر چابهار بسته به این دو امر است که ایران با غرب به تفاهم برسد و آزادی مذاهب
را به رسمیت بشناسد را تحمل و برداشت کند تا در آزادی دیگر اندیشان
دینی و سیاسی ، راه های بروز خشونت مذهبی خشکانیده شود تا
شگوفائی بندر چابهار هم رونق یابد.
اجندا های
اقتصادی پاکستان که بر سیاست رقابت خصمانه با هند طراحی شده اند و مبنای روابط استراتیژیک و اقتصادی شکل گرفته در مناسبت های با بندر
استراتیژیک گوادر و بندر استراتیژیک چابهار، پاکستان با حرص و آز بیشتر به فکر کسب
منافع بیشتر و موقیعت بهتر است بدون آنکه به آزادی و منافع ملی افغانها باندیشد .
با مطالعۀ
مناسبات اقتصادی منطقه در ارتباط با بندر استراتیژیک گوادر و بندر استراتیژیک
چابهار و سیاست های شکل گرفته در بستر سیاست جهانی ، این نکته هویدا و آشکار است
که عمل کرد پراگماتیبک یک امر بدیهی است و اجندا های سیاسی ممالک
منطقه با ظرفیت های اقتصادی و دارا بودن قدرت عمل ، با وجود تفاوت ها و اختلافات سیاسی همگرائی
های اقتصادی را نیز بروز میدهند و در عمل آنرا تحقق داده اند .
اما به هر
صورت رابطۀ افغانستان و پاکستان و افغانستان از دیدگان حریص و آزمند پاکستان داستان
طویلی است که تشریح و توضیح آنرا به بعد مؤکول می کنیم انشاءالله.
منابع:
29- - http://www.tehrantimes.com/economy-and-business/107351-india-may-commit-to-develop-iranian-port
31- http://www.hindustantimes.com/world-news/india-iran-talk-chabahar-port-funding/article1-1054979.aspx
0 Kommentare: